کلوت های شهداد

صفحه اصلی > نمایش مطلب

تحلیل معنا در قالیچه ی محرابی موجود در موزه متروپولیتن با روش آیکونولوژی (بخش دوم)



تحلیل معنا در قالیچه ی محرابی موجود در موزه متروپولیتن با روش آیکونولوژی (بخش دوم)



معرفی پیکره ی مطالعاتی

پیکره ی مطالعاتی قالیچه‌ای است با طرح محراب، غنی شده با گلابتون در اندازه ۱۶۱×۱۰۷ سانتیمتر و گره آن نامتقارن است. نظرات زیادی درباره ی تاریخ بافت و محل آن وجود دارد که از اوایل قرن ۱۶ تا اواخر آن و مکان آن از شمال غرب تا کاشان را شامل می‌شود؛ بنا بر اظهارات پوپ قالیچه ی مذکور بافت شمال غربی ایران و اواخر قرن دهم است. و با توجه به تحقیقات میشل فرانسیس در مرکز ایران در سال ۱۵۸۰-۱۵۶۰ بافته شده است (فرانسیس، ۱۹۹۹ ،۸۱؛ پوپ، ۱۳۸۷ :۱۱۶۷.)

مرحله ی پیش آیکونوگرافیک

در این سطح، معنای محسوس اثر بررسی میشود. این سطح از معنا از ترکیب معنای واقعی و بیانی بدست می آید، معنای واقعی، معنایی که از مواجهه با اشکال محسوس، و درک روابط متقابل میان آنها از طریق تجربه عملی شکل می‌گیرد. معنای بیانی یا فرانمودی همان معنایی است که از جمع واکنش‌هایی که معنای پیشین در ما برانگیخته است از طریق همدلی شکل می‌گیرد. بنابراین، ذهن ما از طریق درک روابط متقابل میان اشکال ناب و کیفیات عاطفی برخواسته از آنها به معنایی فراتر دست پیدا می‌کند که ازدید پانوفسکی این معنا، ابتدایی یا طبیعی است (پانوفسکی، ۱۹۷۲ :۴).

برای خوانش این قالیچه، با توجه به عناصر تشکیل دهنده ی متن، که در این پیکره متن کلامی و بصری است به تفکیک حاشیه‌ها صورت می‌پذیرد. جهت خوانش از بیرون به درون است. علاوه بر جهت خوانش، جهات دیگری نیز در قالیچه ی قابل پیگیری است. از جمله، چهار کتیبه ی مربع شکل،که با وصل کردن چهار کتیبه به یکدیگر مربعی حاصل می‌شود که در مرکز آن، کتیبة «الله اکبر» قرار می‌گیرد و جهت خوانش را به مرکز هدایت می‌کند. جهت خوانش متن کلامی به جز کتیبه زیر پیشانی محراب و اسماءالحسنی اطراف محراب، از راست به چپ است. در حالی‌ که در اسماءالحسنی جهات مختلف و در کتیبه ی زیر محراب از چپ به راست است. همچنین در متن کلامی ضرباهنگ کند و بلعکس در متن بصری ضرباهنگ تند را می‌توان مشاهده کرد. این ضرباهنگ در زیر محراب بیشتر می‌گردد. بنابراین به‌نظر می‌رسد در متن بصری زیر محراب، «شکل‌های پیچیده و حرکتی که در آنها دیده می‌شود به پویایی آن منجر شده است (نامور مطلق، ۱۳۸۴ :۲۰). با توجه به فرم ابرک‌ها، پیوست و گسست میان آنها، می‌توان متن را به دو مربع تقسیم کرد. مربع بالا به مرکزیت «الله اکبراً کبیرا» و پایین به مرکزیت گل شاه عباسی. در مربع پایین می‌توان پراکنش منظم گل‌های نیلوفر و ابرها را دید. ولیکن در کنار این پراکندگی، یکی از گل‌ها به دلیل رنگ و جایگاه آن در مرکز قرار می‌گیرد. در اطراف آن دو ابرک به سمت یکدیگر کشیده و دو ابر یکدیگر را دفع می‌کنند و نوعی گسست و پیوست بین آنها می‌توان مشاهده کرد که با توجه به تصویری که در جدول قرار گرفته است دو برایند یکدیگر را خنثی می‌کنند. و حرکت تنها با گسست ابر بالایی، از مربعی به مربع دیگر دیده می‌شود. در حالیکه در هر دو مربع با توجه به جهات که یکدیگر را خنثی می‌کنند، یک نوع ثبات مشاهده می‌گردد. به نظر می‌رسد ابرک بالایی علاوه بر دفع و گسست از ابرک زیرین، حرکتی هم جهت با قوس محراب به سمت بالا دارد. در حالی‌که جهت متن کلامی به سمت پایین است، و این دو در یک نقطه به سکون و ثبات رسیده‌اند.

منبع


نظرات کاربران

هنوز نظری ثبت نشده است

ثبت نظر





از آخرین دوره و رویداد های کرمان کرفت بازدید کرده اید؟

برای اطلاع و ثبت نام در آخرین دوره ها و رویداد های کرمان کرفت بر روی دکمه های روبرو کلیک کنید.